از دکتر بپرسید
بنده چند وقتیه موقع خواب احساس تنگی نفس دارم و یه ذره درد در وسط سینه . یه ذره وزنم اضافه شده . بعضیا میگن شاید بخاطر ریفلکس معده باشه چون راه گلوم بعد غذا میسوزه به خاطر کرونا میترسم برم دکتر . آیا علائم کرونا نیست و اگر نیست باید چیکار کنم . ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
دو هفته پیش همسرم با درد خفیف پا و حین ایستادن غش میکرد
به بیمارستان مراجعه کرده ابتدا گفتن کروناست بعد دو روز گفتن امبولی ریه رد کردن
الان لخته های خون در رگهاست
مربوط به امبولی ریه هست یا مبتلا به کرونا شده اند
درمانشون خیلی طول میکشه
عوارضی داره؟؟
ممنون میشم راهنمایی کنید سپاسگزارم
وقت بخیر
من الان ۲۳سالمه
حقیقتش من از سن ۱۲-۱۳سالگی متوجه شدم بعضی مواقع قلبم تیر میکشه(به مدت ۲دقیقه) یا بیشتر...
همراهش ی خورده سوزش هم داره و نفس کشیدنم رو سخت میکنه
حداقل هر ماه یک بار این اتفاق میفته..
الان هم حس میکنم یک شی سنگین روی قلبم هست که بی خود این اتفاق افتاده.
قبلا وزن زیادی داشتم و ۲۰ کیلو کاهش وزن داشتم ولی باز هم همین شکل وضعیت رو دارم
و در حین ورزش کردن یادم میاد که یک لحظه قلبم میگیرفت..
الان هم درد نه انچنان زیاد همراهم هست.نفس عمیق هم که میکشم این درد کمی بیشتر میشه.
من ۵۰سال سن دارم به علت بالا رفتن ضربان وفشار به دکتر مراجعه کردم اکو کردند وگفتند قلب هیچ مشکلی ندارد وسپس انژیو ااز دست انجام دادند گفتند هر۳رگ گشاد شده که من گزارش اکو وانژو را برای شما فرستادم دارو قرص پلی ویل وی روزی۱عدد وکنکور۲.۵ روزی نیم عددواکسابین۲.۵ روزی ۲عدد تجویز کردند وگفتند بین ۳تا یک سال رگها درست میشن ودراین مدت بار سنگین برندارم وفعالیت بدنی سنگین نکنم الان با این داروها وضعیتم نرماله ولی سوالم این هست که ایا درست میشه ؟ایا داروها مناسب هستن؟اگر راهنمایی بفرمایین ممنون میشم
اول از همه عذر خواهی بنده رو بپذیرید اگه باعث تشویش افکارتون خواهم شد.
بنده ۲۹ ساله هستم. از ۱۶ تا ۱۹ قلیون میکشیدم بعضی اوقات سیگار از ۲۰ به بعد سیگار مدام شد و قلیون و حشیش تفریح
دوره خدمت ۲۳ سالگی.(دو سال ترامادول خوردم چون تجویز پزشک برای درد زانوم بود) بعدش که معتادش شدم ترکش کردم. بعد خدمت شروع کار، جنگل اجتماع وفریب و آموزه های اشتباه و تخریب احساس و افکار و هدف و امید،. نشد، نتونستم و با متادون و...خود درمانی احساسی میکردم ولی نه دائم. بود و نبود و البته حشیش هم سری بهمون میزد. الان تقریبا ۳ ساله روزانه ۱ عدد قرص b2 و گل یا حشیش هم جای خودش. در طول ۳ ماه برای پنجمین بار مت آمفتامین رو دعوت کردم به همراه مهمون هایی که عرض کردم.
دو روز بعد مهمونی که فتامین حضور داشت در سمت چپ سینه خودم، نمیدونم چیه! احساس درد یا گرفتگی یا سنگینی خفیف و خاص و تقریبا دائمی به همراه سوزشی که بعد از کشیدن نفس عمیق ایجاد میشه، به چشم میاد.
میخواستم بدونم که کی ترک میکنم این جسم رو ؟!
جسمی که دووم نمیاره اینجا.چون تو زندانه دروغ و حسد و بد آموزی و امید کشی و محدودیته.... روحی که دنبال حقیقته الهی و هستی و خودشناسیه بلاخره یه نشونی میده تا دنبالش کنی از بخت بد خانواده که نتونست کمکی کنه چون خودشم نمیدونست و جامعه ای که مجبور و وادار و وابستت میکنن که باور و دین و اعتقاد و افکار خودشونو زوری بهت تحمیل میکنن و تا وقتی کارت گیره مجبوری.
با ضربه هایی که از همه خوردی مسکن ها آرومت میکنن. و میتونی فکر کنی و زمانی میفهمی که تا الان برای خودت زندگی نکردی و اشتباه برنامه ریزیت کرده بودن. تازه ریست میشی تو ۲۹ سالگی تازه به دنیا اومدم و هیچی نمیدونم باید همش یاد بگیرم همه چی رو درست بفهمم و تا مرحله هدفم برم و خودم باشم..
ولی جسمم دیگه توان نداره و نمیتونه
چه سرگذشت و سرنوشت شومی بر نسل ما روا داشتند. اگر زنده ماندیم که خود و گر جسم هم ترک گوییم، به همراه خدایمان به حق،و راستی حق را ستانیم.
عرضم طولانی بود
باید ببخشید اگر که وقت گذاشتین و خوندین و خسته شدین.